معرفي رشته روانشناسي




« روانشناسي يعني مطالعه روح و روان و روانشناس فردي است كه رويدادهاي دروني ، ذهني و مغزي مثل تصورات ، خاطرات ، افكار و احساسات را مطالعه مي‌كند . »

آنچه مي‌خوانديد تعريف روانشناسي تا 80 سال پيش است . تعريفي كه روانشناسي را شاخه اي از تجربي‌ترين بخش دانش انسان يعني فلسفه مي‌دانست و اجازه مي‌داد تا فيلسوفان بزرگي مثل ارسطو و افلاطون در كتب فلسفي خويش به روانشناسي نيز نيم نگاهي داشته باشند . اما از اوايل قرن بيستم و با پيشرفت سريع دو علم زيست‌شناسي و فيزيك ، روانشناسي نيز مطالعه ذهني (زندگي رواني) را كنار گذاشت و به مشاهده و مطالعه رفتار موجودات پرداخت . البته هنوز نيز روانشناسان فرآيندهاي ذهني را مطالعه مي‌كنند اما اين كار را نه به صورت ثبت شخصي ادراكات و احساسات بلكه به شيوه عيني و علمي انجام مي‌دهند .

دكتر گيلاني استاد روانشناسي دانشگاه گيلان در همين زمينه مي‌گويد :

« متأسفانه هنوز در كشور ما بسياري از مردم ، روانشناسي را با كف‌بيني و احضار روح يكي مي‌دانند و ما مي‌ببينيم كه كتابهايي با موضوعات فوق ، به عنوان كتابهاي روانشناسي فروش فوق‌العاده‌اي دارند . در حالي كه روانشناسي با كف‌بيني ، غيب‌گويي و مواردي از اين قبيل هيج ارتباطي ندارد بلكه روانشناسي شاخه اي از علوم زيستي است كه به مطالعه علمي رفتار مي‌پردازد كه اين مطالعه انتقال دهنده ‌هاي عصبي در شكاف‌هاي سيناپسي در مورد افراد افسرده يا خشمگين ، نوعي مطالعه علمي رفتار مي‌باشد اما اين مطالعه در سطح مولكولي يا جزئي است . »

«اتكينسون» نيز در كتاب «زمينه روانشناسي» در معرفي اين علم مي‌گويد :

« روانشناسي طي تاريخچه كوتاه خود به گونه هاي متفاوتي تعريف شده است . نخستين دسته از روانشناسان حوزة كار خود را مطالعه فعاليت ذهني مي‌دانستند . با توسعه رفتارگرايي در آغاز قرن حاضر و تاكيد آن بر مطالعة انحصاري پديده هيا قابل اندازه گيري عيني ، روانشناسي به عنوان «بررسي رفتار» تعريف شد . اين تعريف معمولاً هم شامل مطالعه رفتار حيواني حيوانها بود و هم رفتار انسانها با اين فرض كه اطلاعات حاصل از آزمايش با حيوانها قابل تعميم به انسانها است . اما با توسعه روانشناسي «پديدار شناختي» و روانشناسي «شناختي» ، بار ديگر تعريف قبلي رسيده ايم و در حال حاضر در تعريف روانشناسي هم به رفتار اشاره مي‌شود و هم به فرآينده‌هاي ذهني و از نظر ما روانشناسي مطالعه علمي رفتار قابل مشاهده مي‌پردازد و هم به فهم و درك فرآيندهاي ذهني كه مستقيماً قابل مشاهده نبوده و براساس داده هاي رفتاري و عصب زيست شناختي قابل استنباط است . توجه دارد . »

نوشين ناظمي دانشجوي كارشناسي ارشد روانشناسي باليني نيز ضمن تأييد تعريف فوق در معرفي اين علم مي‌گويد :
«روانشناسي هم عكس‌العملهاي آشكار مكانيكي و فيزيولوژي بدن مثل ضربان قلب و فشار خون را بررسي مي‌كند و هم رويدادهاي مغزي را كه قابل مشاهده نيست و فقط به طور غيرمستقيم مي‌توان به آن پي برد ، مطالعه مي‌كند . »